موقعیت جغرافیایی
استان اردبیل در شمال غرب کشور قرار دارد. این استان از غرب به استان آذربایجان شرقی، از شمال و شمال شرقی به کشور جمهوری آذربایجان، از شرق و جنوب شرق به استان گیلان و از جنوب به استان زنجان ختم می شود. استان اردبیل به عنوان جزیی از منطقه آذربایجان، شامل نواحی شرقی، شمال شرقی و جنوب شرقی آن میشود و از لحاظ شکل ظاهری، استان طویلی است که فاصله شمالیترین و جنوبیترین نقطه آن در حدود 290 کیلومتر و فاصله شرقیترین و غربیترین نقطه آن بیش از 132 کیلومتر است. اردبیل، پارس آباد، مشگین شهر، خلخال، گِرمی، بیله سوار، نمین، کوثر، نیر و سرعین شهرستان های این استان را تشکیل می دهند. شهر تاریخی و اسلامی اردبیل مرکز این استان می باشد.
چهار شهرستان این استان به طول 282 کیلومتر با کشور جمهوری آذربایجان مرز مشترک دارند که رودخانه ارس و رودخانه بالهارود 159 کیلومتر از این مرز مشترک را شامل می شوند. این استان از طریق دو پاسگاه بازرسی مرزی به نام های اصلان دوز و بیله سوار به کشور آذربایجان و جاده اردبیل - آستارا نیز از طریق گردنه حیران اردبیل را به شهرهای رشت، قزوین و تهران متصل می نماید.
آب و هوا
استان اردبیل دارای تنوع جغرافیایی و محیطی بسیار است. شهرستان اردبیل عمدتا از مناطق کوهستانی تشکیل شده که دارای زمستان های بسیار سرد و تابستان هایی با درجه ی دمای معتدل است. متوسط درجه ی حرارت در این استان در حدود ۷ درجه ی سانتی گراد می باشد. وجود کوهستان های سبلان، تالش و بزغوش، تأثیر بخارهای دریای خزر و بادهای سرد شمالی و وجود جنگل های شمال و شرق آن در میزان بارندگی و نوسان دمای شهرستان اردبیل بسیار مؤثر است.
تعداد روزهای یخبندان سالانه در نواحی مرکزی و جنوبی استان بیشتر از مناطق شمالی است و در نقاط مرتفع و برف گیر استان، تعداد روزهای یخبندان به حدود ۶ تا ۸ ماه در سال هم می رسد. متوسط مجموع بارندگی سالانه ۹٫۳۳۳ میلی متر است، میانگین سالانه ی دمای هوا در بین ۹٫۷ تا ۲٫۱۵ درجه سانتی گراد در نوسان است.
اردبیل در ارتفاع 3000 متری از سطح دریا قرار دارد و ارتفاع کوه سبلان نیز به 4811 متر می رسد که وجود این کوه در قسمت شمال غربی اردبیل باعث شده تا این شهر از آب و هوای معتدلی برخوردار شود. آثار فرعی آتشفشان سبلان به صورت چشمه های معدنی آب گرم سرعین و سردابه ظاهر شده است.
به طور کلی، شهرستان اردبیل به عنوان یکی از سردترین مناطق ایران با آب و هوایی سرد در 5 تا 8 ماه سال شناخته می شود. زمستان های سرد و تابستان های معتدل از ویژگی های آب و هوایی این منطقه است. شهرستان بیله سوار در منطقه ای بزرگ با تابستان هایی گرم و زمستانی معتدل قرار دارد. شهرستان های پارس آباد مغان نیز در مناطق وسیعی با آب و هوایی معتدل رو به گرم قرار دارند. زمین های منطقه مغان به عنوان مهم ترین مناطق برای کشاورزی و دامپروری مدرن در کشور شناخته می شود. شهرستان گِرمی نیز بین دو رشته کوه کم ارتفاع با آب و هوایی گرم در تابستان و معتدل در زمستان قرار دارد. شهرستان خلخال یک منطقه کوستانی است در نتیجه در زمستان آب و هوایی سرد و در تابستان آب و هوایی معتدل دارد. این منطقه در 5 ماه از سال پوشیده از برف و یخ سنگین می باشد که موجب می شود تا جاده اسالم به خلخال در ارتفاعات تالش در طی این دوره بسته شود. شهرستان مشگین شهر در حوالی غربی کوه سبلان قرار دارد. آب و هوای این منطقه نیز در زمستان بسیار سرد و در تابستان معتدل است.
جمعیت
بر اساس آمار سال 1395، جمعیت استان اردبیل حدود 1 میلیون و 270 هزار نفر می باشد و طبق آخرین مصوبات تقسیمات کشوری دارای 10 شهرستان، 25 بخش، 21 شهر، 66 دهستان و هزار و 854 آبادی است که از این تعداد هزار و 723 آبادی دارای سکنه و 131 آبادی خالی از سکنه است.
مساحت
مساحت استان اردبیل 17 هزار و 953 کیلومتر مربع است که حدود 1.09 درصد از مساحت کل کشور را تشکیل میدهد.
واژه اردبیل یا آرتاویل
اردبیل یا آرتاویل واژهای اوستایی است که از ترکیب دو کلمه «آرتا» بهمعنی «مقدس» که در پارسی میانه تبدیل به «ارد» تبدیل شدهاست و «ویل» که به معنای «شهر» است تشکیل شده است. آدام اولئاریوس در سفری که به اردبیل داشته عنوان نموده که اهالی شهر که ترکزبان هستند، نام شهر را آردویل تلفظ میکنند. در مناطق تالش نشین استان، هنوز هم به اردبیل، «آردویل» میگویند که به معنای "ناحیه مقدس" است.
مردم و زبان
اکثر ساکنان استان اردبیل را آذربایجانیها تشکیل میدهند که به زبان ترکی آذربایجانی سخن میگویند. تالشها دیگر ساکنان اردبیل که در برخی روستاهای عنبران نمین هستند که به زبان تالشی سخن میگویند. در بخشهایی از شهرستان خلخال (در جنوب استان) تاتها سکونت دارند و زبان تاتی به همراه زبان ترکی آذربایجانی رایج است.
تاریخچه
نام شهر اردبیل نخستین بار بر روی لوحه های گلی سومریان در 5000 سال پیش در شهر نیپور باستان به عنوان شهری کوهستانی و با عنوان آراتا ثبت شده است. این شهر در دوران مختلف مرکز ایالت آذربایجان بوده و بخشی از تاریخ آن است. اردبیل در دوره های مختلف با نام های آرتاویل، باذان پیروز، فیروز گرد، دارالارشاد، دارالملک، دارالعرفان، دارالامان، شهر مقدس (به سبب وجود مدفن اجداد صفوی) ملقب بوده و به علت قرار داشتن در مسیر جاده ابریشم از رونق اقتصادی بسیاری برخوردار بوده است و برای اولین بار بعد از اسلام موجب تشکیل دولت ملی در ایران گردید.
بیشتر تاریخ دانان ایران معتقدند شهر اردبیل توسط شاه فیروز ساسانی (457 تا 489 میلادی) بنا گردید و قدمتی 5000 ساله دارد. این شهر حتی قبل تر از آن نیز از لحاظ جنبه های نظامی و سیاسی در طی دوره هخامنشی پایگاه نظامی مرزهای شمالی امپراتوری پارسی بوده است. طبق کتاب اوستا، زرتشت، پیامبر ایران باستان، در نزدیکی رود «دایی تیا» یا همان رود ارس متولد شد و در حالی که در حال گسترش و تبلیغ دین و مذهب خود در شهر اردبیل بود، کتاب یسنا در دامنه های کوه سبلان بر او نازل شد.
در زمان ورود اسلام به ایران (سال 22 هجری قمری)، شهر اردبیل بزرگترین شهر آذربایجان و در بین سال های 257 تا 317 هجری قمری مرکز فرماندهی حکومت محلی بنی ساج بود، حکومتی که پایتخت خود را از مراغه به اردبیل آورد و بدین ترتیب اردبیل تا زمان حمله مغول ها، پایتخت آذربایجان باقی ماند.
شاه اسماعیل، پادشاه صفوی، تلاش خود را برای برپایی حکومتی واحد و ایرانی آغاز نمود و در سال 906 هجری قمری تبریز را به عنوان پایتخت انتخاب نمود. اردبیل در طی دوره صفویه از لحاظ سیاسی و اقتصادی یکی از مهم ترین شهرهای ایران محسوب می شد. موقعیت مکانی حساس و مهم این شهر بر سر راه تجاری بین ایران و اروپا بر اهمیت این شهر برای تجارت ابریشم و سایر کالاها بین استان گیلان در ایران و بخش های مختلف اروپا افزود. اردبیل در اواخر دوره ی صفویه برای مدت بسیار کوتاهی به دست عثمانی ها افتاد ولی نادرشاه افشار دوباره آن را پس گرفت. شهر اردبیل در دوره قاجاریه رونق و شکوه دوره صفویه را نداشت و حوادث پس از انقراض صفویه، آسیب فراوان به این شهر وارد کرد.
خواهر خوانده ها
تیساوازوری مجارستان، ارزروم ترکیه، قونیه ترکیه و سومقاییت آذربایجان خواهر خوانده های شهر اردبیل هستند.
غذا و دسر
استان اردبیل غذاهای سنتی و محلی بسیار خوشمزه ای دارد که در اینجا با آنها بیشتر آشنا می شویم.
1. آش میوه
آش میوه که آش سنتی اردبیل است از موادی همچون لوبیا قرمز، نخود، عدس، برنج، گندم پوست کنده، رشته آش و گوشت چرخ کرده، گوجه برقالی و سبزی هایی نظیر تره، جعفری، گشنیز، و برگ چغندر تهیه می شود. میوه های خشک نظیر آلوی خورشتی، برگه آلوزرد، قیسی زردآلو و آلبالو خشک نیز که برای شستشوی سیستم گوارش شما بسیار مفید هستند، به این آش خوشمزه افزوده می شوند.
2. آش رشته اردبیل (اریشتَ آشی)
اریشتَ آشی، آش سنتی اردبیل است که می توان آن را با حبوباتی نظیر نخود، لوبیا قرمز، عدس و لوبیا سفید طبخ کرد. البته این آش مواد دیگری مثل رب، رشته آش، آلبالو، ذغال اخته، آلوبخارا، گوجه سبز و برگه زرد آلو نیز دارد. این آش در چهارشنبه سوری، ماه رمضان و به عنوان آش پشت پا زیاد طبخ می شود.
3. آش دوغ
زمانی که حرف از خوردنی های اردبیل به میان می آید، حتما اولین غذایی که به ذهنتان می آید آش دوغ است. خوب است بدانید که آش دوغ از نخود، برنج، دوغ و سبزی هایی نظیر تره، گشنیز و برگ سیر تازه و ماست تهیه می شود.
4. آش شیر
آش شیر بسیار ساده و راحت طبخ می شود و مواد لازم برای درست کردن آن شیر، گندم پوست کنده و نخود است. برای تزیین این آش از بادام، گردو و کشمش استفاده می شود.
5. آش گیلدیک آذری با گل نسترن
مواد لازم برای طبخ آش گیلدیک بسیار خوشمزه اردبیل سبزی، نسترن کوهی، برنج، نخود، عدس، لوبیا، مغز گردو، آلوچه و برگ زردآلو است. این آش کوفته قلقلی هم دارد و برای
خوشمزه تر کردن آن عصاره گوشت یا مرغ نیز به آن می افزایند.
6. آش یارما
آش یارما یا همان آش بلغور از آش های پرطرفدار سنتی اردبیل است. این آش از بلغور، گوجه فرنگی، لوبیا قرمز، سبزی آش، عصاره گوشت، زعفران و آبغوره درست می شود و در اواخر فصل بهار و تابستان بسیار طبخ می شود.
7. آش اوماج
آش اوماج بیشترمتعلق به تبریز است اما در اردبیل هم زیاد طبخ می شود و در فصول سرد طرفداران زیادی دارد. برای درست کردن این آش از عدس، تره، مرزه و ریحان بنفش، پیاز، اوماج یا رشته آشی، آرد، عصاره مرغ، نمک و فلفل استفاده می شود.
8. پیچاق قیمه
پیچاق قیمه یا خورشت بادام در اردبیل پرطرفدار است. همان طور که عیان است بادام یکی از مواد اصلی این خورشت و دیگر مواد آن شامل گوشت گوسفندی، پیاز، برگ بو، کاری، فلفل، زردچوبه، دارچین، هل و نمک می شود. اردبیلی ها این خورشت را همراه با پلو، سبزی خوردن و ماست میل می کنند.
9. چیغیرتما
چیغیرتما غذایی ساده و به همراه تخم مرغ است که می توان آن را همراه مرغ یا بوقلمون نیز درست کرد. ساده ترین نوع چیغیرتما همان املت گوجه فرنگی است که می توان آن را با پیاز، تخم مرغ، روغن، گوجه فرنگی و نمک وفلفل و کره درست کرد.
10. خورشت ترشی قورمه
خورشت ترشی قورمه یکی از خورشت های سنتی اردبیل است که مردم آن را با پلو میل
می کنند. این خورشت سنتی که در ماه مبارک رمضان بسیار پرطرفدار است از پیاز، گوشت قرمز، لوبیا چشم بلبلی، آلوچه خورشتی، زعفران و رب گوجه فرنگی تهیه می شود.
11. تاس کباب
تاس کباب مرغ در بین مردمان اردبیل محبوبیت خاصی دارد. این غذا از گوشت سینه و ران مرغ به همراه ادویه های متنوع و فراوان از جمله زنجبیل، موسیر، زیره، چوب دارچین، تخم گشنیز، دارچین، زعفران و فلفل چیلی و سایر مواد مانند سیر،گردو، روغن زیتون، عسل تهیه می شود. این غذا با نان سرو می شود.
12. یرکوکی خورشتی
یرکوکی خورشتی یا خورشت هویج از غذاهای سنتی آذریست. ماده اصلی این خورشت هویج است و بجز هویج از گوشت قرمز، پیاز، زعفران، رب گوجه فرنگی و آبلیمو و آبغوره تهیه می شود.
13. تره اسفناج
تره اسفناج غذایی بسیار خوشمزه و همین طور جدید برای گرشگران است که از لپه، سیر، پیاز، رب انار و تخم مرغ تهیه می شود.
14. خشیل
خشیل، خوراکی پرطرفدار در فصول سرد و همین طور خوراکی محبوب شب یلدا با مواد مغذی از جمله بلغور گندم و شیره خرما تهیه می شود. به علاوه این دو مواد اولیه، آرد، کره، دارچین و شکرهم برای درست کردن این خوراکی نیاز داریم.
15. دمی یارما
همان طور که قبل تر اشاره کردیم، یارما به معنی بلغور گندم ماده ای سرشار از ارزش غذایی است که در دمی یارما هم از آن استفاده می شود. دمی یارما از ترکیب بلغور گندم، سیب زمینی، هویج، گوشت چرخ کرده، رب و پیاز تهیه می شود.
16. کشمش پلو
یکی دیگر از غذاهای سنتی و پرطرفدار اردبیلی کشمش پلوست. این غذای مقوی از کشمش، برنج و کمی شیر درست می شود.
17. سوتی پلو
سوتی پلو، غذای محلی اردبیل، معمولا در شب های خاصی مثل چهارشنبه سوری یا شب عید یا شب های ماه مبارک رمضان سرو می شود. این غذا که از برنج، شیر، گلاب و هل درست می شود به همراه ماهی دودی، خرما، روغن حیوانی و کشمش میل می شود.
18. باسترماپلو
باسترماپلو یا بادکوبه، غذای سنتی اردبیلی مانند ته چین طبخ می شود به طوری که ترکیب مرغ، رب ازگیل، گردو، زعفران، پیاز، کره، رب به، رب آلوچه و سیب زمینی را داخل برنج می ریزند و در قابلمه های کوچک و به صورت تکنفره سرو می کنند.
19. تره
غذای سنتی تره از ترکیب گیاهان دارویی فراوان به همراه برنج و لپه طبخ می شود. این گیاهان شامل: ترشک، گل گاو بدل، سلین، گاوزبان خاردار، اسفناج وحشی، گل گاوزبان وحشی، شمعدانی وحشی، شنگ، سلمک، غاز ایاقی، گوش خرگوش و بارهنگ است.
20. کته
کته محلی اردبیل از ترکیب برنج و لپه و گیاهانی از قبیل: شنبلیله، شنگ، ترشک، غازایاقی، کیسه کشیش، سلمک و پونه درست و سپس در خمیر آرد گندم پیچیده در تنور پخته می شود. مردمان اردبیل این غذا را به همراه ماست و کره سرو می کنند.
21. لونگی
لونگی همان مرغ یا اردک شکم پر است. برای پر کردن شکم مرغ یا اردک از پیاز، گردو، رب ازگیل یا رب آلوچه، آبغوره، گوجه فرنگی و نمک و فلفل استفاده می شود.
22. قیساوا
قیساوا، این غذای سنتی اردبیل، به نوعی در وعده صبحانه جای می گیرد. این غذای مقوی از خرمای تف داده شده، گردو و تخم مرغ درست می شود.
23. سوغان سو
سوغان سو که به آبگوشت شبیه است از تخم مرغ، رشته، پیاز و آب تشکیل می شود. این غذای بسیار ساده در چند دقیقه آماده است. از آن جهت شبیه به آبگوشت است که اول آب آن را با نام می خورند و سپس رشته و تخم مرغ را جدا میل می کنند.
24. ساج ایچی
ساج ایچی، غذایی بسیار اشتها برانگیز، از ترکیب پیاز، کره، ماست ترش و غلیظ، نمک، سیر و گوشت قورمه درست می شود و سیر ماده جدایی ناپذیر از این غذاست. شما می توانید به جای گوشت از مرغ نیز استفاده نمایید.
25. آبگوشت بزباش
آبگوشت بزباش در اردبیل با تفاوت های اندکی نسبت به سایر نقاط ایران طبخ می شود. مواد این غذا گوشت ماهیچه یا سر دست با استخوان، تره و جعفری و کمی شنبلیله، لوبیا قرمز یا چشم بلبلی، لیمو عمانی، روغن، پیاز و سیب زمینی هستند.
26. خینگل
خینگل، غذای سنتی مردمان عشایر دشت مغان است. آنها با آرد خمیر درست می کنند به شکل مربع های کوچک درآورده، در هوای آزاد خشک و سپس می پزند. گوشت چرخ کرده، ماست و سیر را به همراه این نان ها میل می کنند.
27. یومورتا کوفته سی
یومورتا کوفته سی یا کتلت تخم مرغ از ترکیب لپه، تخم مرغ، تره، گشنیز، جعفری، مرزه، ترخون، پیاز، رب در روغن درست می شود.
28. شیرپلو
غذایی سنتی به نام شیرپلو که بسیار ساده طبخ می شود به این صورت که برنج را شسته و خیس کرده و سپس با روغن و کره داغ در قبلمه می ریزند و پس از مدتی شیر را به آن اضافه کرده و دم می کنند.
29. رشته پلو
رشته پلو که اردبیلی ها معتقدند باید در ابتدای سال نو خورده شود از برنج، رشته پلویی، سینه مرغ، کشمش پلویی، کره، پیاز داغ و زعفران دم کرده درست می شود.
30. قیسی پلو
قیسی پلوی اردبیل از برنج، قیسی، روغن، جوز هندی، دارچین و کره آب شده درست می شود و برای تزیین آن از کشمش یا گردو استفاده می کنند.
31. ساج کباب
ساج کباب یا ساج قورما غذای محلی آذربایجان است و از گوشت گوسفند، پیاز، روغن حیوانی، نان لواش خشک، ماست، سیر و نمک و فلفل تهیه می شود.
32. ترشی گرما
ترشی گرما غذای بسیار ساده ای است که هم با پلو و هم با نان سرو می شود. بانوان اردبیلی این غذا را با پیاز داغ، گوشت، آلوچه، لوبیا چشم بلبلی، زعفران، و نمک وفلفل درست می کنند.
33. قیقاناق (دسر)
قیقاناق نوعی دسر یا خاگینه آذری است که از آرد، ماست، تخم مرغ، بکینگ پودر، شکر، آب، زعفران آب کرده و گلاب تهیه می شود.
34. قویماق (دسر)
قویماق یا همان کاچی از آرد برنج، آرد گندم، کره، شکر، گلاب، زعفران و آب درست می شود.
35. حلواها
حلواهای متنوعی در اردبیل طبخ می شود که از میان آنها می توان به حلوای زنجبیل، حلوهای سیاه، حلوای زرد و غیره اشاره کرد.
سوغات اردبیل
قالی، مسند، سرشیر، کره، حلوای سیاه، آبنبات، شیرینی های محلی، فتیر و تخمه آفتابگردان، عسل خالص سبلان، عصاره شهدآمیز گلهای رنگارنگ و عطرآگین طبیعت سرسبز خلخال مشهورترین سوغات منطقه میباشد. حلوای سیاه استان به صورت معجونی از جوانه گندم و کره طبیعی نشاط بخش و مقوی است.
صنایع دستی
صنایع دستی استان اردبیل شامل: گلیم، جاجیم، شال، مسند، سفال، صنایع چوب مانند معرق، منبت و خراطی، مصنوعات چرمی و قالی بافی (قالیچه قوبای خلخال بسیار معروف است)، قلاب بافی، مفرش، خورجین، ورنی (ورنی و زیرانداز حاوی رنگها و طرحهایی برگرفته از طبیعت زیبای آذربایجان، بیشتر توسط عشایر شاهسون دشت مغان بافته میشود) می شود.
دیدنیهای استان
اردبیل: آرامگاه شیخ صفی الدین، بازار شهر اردبیل، بقعه شیخ جبرائیل، پل هفت چشمه، مسجد جمعه، دریاچه شورابیل و گردشگاه آن، مجتمع آب درمانی سبلان (سرعین)، دریاچه نئور، آبشار منطقه ییلاقی سردابه، موزه مردم شناسی، موزه حیات وحش اردبیل، پیست اسکی الوراس در منطقه سیاحتی سرعین، امامزاده صالح، پل ججین، تپه باستانی نادری، پل داش-کسن، ویرانههای آتشکده ساسانیان، آبگرم بش باجیلار (پنج خواهران)، تالاب شورگل، آبشار گورگور سبلان، چشمه سردابه، پل کلخوران
بیلهسوار: قلعه دختر (قیزقلعه سی)، جاذبههای طبیعی دشت مغان، عشایر ایل سون با اداب و رسوم خاص منطقه مغان
پارسآباد: قلعه اولتان، پل تاریخی خدا آفرین، برج تاریخی قار لوجا (قارلوجه)، دشت مغان، گورستان قدیمی اصلاندوز
خلخال: موزه خلخال، آب گرم و آب معدنی گرم خانه، آبشار کلور، غار کلور، امامزاده عبدالله کلور، آب گرم خوش نامه، غار هفت خانه، غار ماجولان، آبشار اسبو، آب معدنی چناران
گرمی: قیز قلعه سی، تپه مطلب، آثار تاریخی دوره اشکانی در آقا علی تپه سی، قلعه ئیل سوئی
گیوی: آب گرم و آب معدنی گیوی، تالاب گنجگاه
مشگینشهر: مقبره سلطان حیدر، سنگ نبشته شاپور دوم ساسانی، موزه مشگین شهر، تپه تاریخی قنبر (سلاخ تپه)، جاذبههای طبیعی و دریاچه قلعه سبلان، قلعه ارشق، امامزاده سید سلیمان در روستای فخرآباد، چشمه قطور سویی، گورستان تاریخی انار، زیستگاه مویل
نمین: آتشکده شاق دره، آرامگاه شیخ بدرالدین، پیکره بابا داود، آرپاتپه سی
نیر: آب گرم فینرجه، پل تاریخی قرمز (قرمزی کوپری)، بقعه کورائیم
جاذبه های طبیعی
ارتفاعات سبلان، آق داغ، عجم، ارتفاعات باغرور (تالش)، صلوات داغ، خروسلو
رودخانه های بالقلی چای (داخل شهر اردبیل)، ارس، قزلاوزن، خلخال چای، (قرهسو)، بالهارود، گرمی چای، درهرود، خیاوچای، نمینچای، آستاراچای، کورائیم چای
دریاچههای شورابیل، دریاچه نئور، دریاچه شورگل، دریاچه گیلارلو (گرمی)، دریاچه نوشهر، دریاچه آلوچه، دریاچه کمیآباد (سد مخزنی)، دریاچه ملااحمد، مرداب قرهسو، سبلان
جنگلها
جنگلهای اطراف جاده اسالم به خلخال و مجموعه جنگلهای فندقلو، روستای یایچی و کولانکوه، جنگلهای واقع در منطقه حیران تا آق چای
چشمههای آب معدنی استان اردبیل
یکی از مهمترین جاذبههای گردشگری استان اردبیل، چشمههای آبگرم این استان واقع در شهر سرعین در ۲۰ کیلومتری شهر اردبیل است. در این شهر، ۸ چشمه آبگرم معدنی وجود دارد. علاوه بر این چشمههای آب معدنی شابیل و قوتورسویی نیز در لاهرود قرار دارد، به غیر از این دو شهر ۱۲ چشمه آب معدنی دیگر در شهرهای دیگر استان از جمله کیوی، نیر و مشگینشهر وجود دارد.
مراسم سنتی
1. سوگوارىهاى مذهبى
- شاخسه
يک ماه پيش از فرا رسيدن ماه محرم با تشکيل دستههاى شاهحسيني، که در محل به شکل 'شاخسه' عنوان مىشد، مراسم آغاز مىگشت. حدود يک ساعت از شب گذشته، با دستور رئيس شاه حسينىها صف تشکيل مىشد و حاضرين چوبدستى را مثل شمشير در دست راست مىگرفتند و دست چپ را از پشت بر کمر نفر سمت راست قرار مىدادند و صف مرتب و فشردهاى بهوجود مىآوردند. صف مردان بهشکل دايره بزرگى درآمده و در جواب اشعار و ابيات رئيس دسته که با آهنگ خوانده مىشد، همه که شاهحسين را به صورت 'شاخسه' ادا مىکردند. اشعار که جنبه حماسى داشت آمادگى حاضرين را براى فداکارى در راه حضرت حسين (ع) بيان مىداشت. اين مراسم امروزه در اردبيل منسوخ شده است .
- طشتگذارى
يکى از مراسم سوگوارى در اردبيل طشتگذارى در مساجد و تکايا است، که سه روز به آغاز محرم آغاز مىشد. هر يک از محلات چند روز پيش دعوتنامهاى براى علما و بزرگان مىفرستادند و از آنها براى شرکت در اين مراسم دعوت مىکردند. طشتها را در جائى آماده مىکردند. دسته سينهزنان و زنجيرزنان به محلى که طشتهاى محله در آنجا بود مىرفتند و آنها که حامل طشتها بودند آنها را بر دوش گرفته و جلوى دسته حرکت مىکردند و زمانىکه به مسجد مىرسيدند، آنها در محل مخصوص خود که معمولا طاقچه بزرگ يا سقف ضربى بود مىگذاشتند و پر از آب مىکردند. قرائت فاتحه کنار طشت صورت مىگرفت که تشريفات خاصى داشت. اين سنت امروز نيز معمول است .
2. چهارشنبهسورى
در اردبيل سابقا چهارشنبهسورى را 'گل چهارشنبه' مىگفتند، زيرا همه خانهها مثل گل تميز گشته بود. با گذشت ظهر سهشنبه آخر سال در کوچه و بازار صداى ترمه و بمب آغاز مىشد و اندکى پس از غروب خورشيد، بوتههاى گون و خار در حياط يا پشتبام آتش زده مىشد و بعد از صرف شام سفره چهارشنبهسورى گسترده مىگشت. شب چهارشنبهسورى فالگيرى نيز ديده مىشد و دخترها در اوايل شب بر پشت درب خانههاى خود ايستاده و سخنان رهگذران را گوش کرده و تعبير و تفسير مىکردند. پسران جوان کمربندهاى پارچهاى يا دستمال خود را از پنجره اتاق همسايه يا بستگان خود به درون انداخته و صاحبخانه مقدارى آجيل يا شيرينى در گوشه آن قرار داده و بهطرف صاحب او مىانداخت .
3. آئين نوروز
تشريفات جشنهاى نوروز در اين منطقه نسبت به مناطق ديگر ايران، تاحدى وسيع و مفصل بوده است .
- تکم و تکمچى
تکم شيطانکى است به شکل حيوان از تخته که با پارچههاى رنگين و تکههاى آينه آن را زيبا مىکردند و از زير شکم بر انتهاى چوب نازکى متصل کرده و اين چوب را از سوراخى در وسط صفحه تختهاى عبور مىدادند و به آسانى در آن سوراخ بالا و پائين مىرفت .
تکمچى يعنى صاحب تکم آن را به حرکت درآورد و در نتيجه صدائى به وجود مىآورد که خوشآيند است و به همراه آن تصانيفى نيز مىخواند که درباره عيد و بهار است. تکمچىها از حدود يک ماه به عيد مانده پيدا مىشوند و به در خانهها رفته و رسيدن بهار را مژده مىدادند .
- بايرام پائى
بايرام پائى يعنى سهم و حصه عيد، از طرف بستگان دخترى که تازه ازدواج کرده فرستاده مىشد. شام در مجموعههاى مسى بزرگ چيده مىشد و هر غذا در ظرف جداگانه قرار مىگرفت. بر روى آن سرپوش مسى و روى آن روپوش مخملى يا ترمه يا زرى بسيار زيبائى قرار مىدادند و حمال غذاها را در خانه موردنظر مىگذاشت و مجموعه و روپوش و سرپوش را با خود برمىگرداند .
4. مراسم عروسى
پس از آنکه دخترى مورد پسند واقع مىشد مراسم خواستگارى انجام مىگرفت. نشانه قبول چاى شيرين بود. در اين مجلس مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد معين مىشد. مراسم عقد پس از مراسم 'شال اوزوک' انجام مىگرفت. اوزوک به معنى انگشترى است .
دعوت براى عقد از مردان مسن و ميانسال صورت مىگرفت و عقدخوانى در خانه دختر به عمل مىآمد، اما مخارج آن را خانواده پسر برعهده داشت. پيش از بردن عروس به خانه بخت جشنى مختص زنها برپا مىشد که هدف از آن دوخت لباسهاى عروس بود، که نمايش لباسها و زينتآلات نيز در طى آن صورت مىگرفت. خوانندگان و نوازندگان زن در اين مجلس دعوت مىشدند و پذيرائى گرمى صورت مىگرفت. فرداى آن روز بستگان داماد به همراه خياط به خانه عروس رفته و قسمتى از پارچهها را بريده براى روز عروسى لباس مىدوختند. شبى که فرداى آن عروس به خانه داماد برده مىشد، حنا گجه گفته مىشد، که مخصوص دختران و زنان جوان بود و دعوت مىشدند و با او به حمام مىرفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مىگرفتند سپس به دستهاى عروس حنا مىبستند. جشن خانه داماد هم با شرکت پسران جوان برپا مىشد .
بردن عروس به خانه داماد بعد از غروب صورت مىگيرد. جهيزيه بعداظهر همان روز به خانه او برده مىشد و عروس را آرايش کرده و هنگام رفتن چادر به سرش مىکردند. يک نفر 'ينگه' همراه آنها مىشد تا آداب و مراسم حجله رفتن را به عروس بياموزد و از او مراقبت کند. در خانه داماد شام تهيه مىشد و از بستگان دعوت به عمل مىآمد. داماد سه تا سيب به پشت عروس مىزد و به سر او نقل و نبات مىريخت و پول نثار مىکرد. در مدخل راهرو طشت مسين گذاشته تا عروس از روى آن بگذرد تا مثل مس محکم بماند .
فرداى شب عروسى مادر عروس براى ناهار 'قويماق' مىفرستاد و براى شام از خانه پدرش ترک پلو مىآوردند، که داراى تشريفاتى بود و دراين مراسم جمعى از نزديکان دعوت مىشدند .
عروس از ساعت ورود روى خود را از ديگران مىپوشانيد و روز اول هر يک از بستگان داماد چيزى به وى هديه مىدادند تا چادر را از سرش بردارند. این کار را 'وزآشدي' يعنى رونما مىگفتند. پس از پايان مراسم عروس و داماد به قصد بازديد به خانههاى دوستان و بستگان خود مىرفتند و سپس نوبت اياغ آشوى بود که عبارت بود از میهمانىهایى که خويشان به افتخار آنها ترتيب داده و از خانوادههاى طرفين نيز دعوت مىکردند .